32 Comments

  1. باسلام و درود خسته نباشید ، بنده در حال استفاده از داروهای پاروکستین ، الانزاپین و کلونازپام می باشم ، یک سری علائم برای من به وجود آمده میخواستم ببینم آیا بخاطر مصرف این داروها ست یا خیر ؟! تعریق زیاد دست و پا ، حالت تهوع عدم اشتها و احساس عدم تعادل این ها واقعا دارن اذیتم میکنن لطف میکنید راهنماییم کنید باتشکر

  2. دکتر سلام من تازه در ۲۵ سالکی دانشگاه قبول شدم و همش حس میکنم دیره و احساس گناه دارم. زیاد عصبانی میشدم. تو خیالم تو مهمونی سخنرانی میکنم یا خیال پردازی های بزرگ منشانه که قهرمان ملیم دارم یا همش حس میکنم رشتم خوب نی رشتم ژنتیک گیاهی و اصلاح نباتات هست میگن اساتید تا دکتری خوب بخونی میشه مثلا تو بذر های هیبریدی کار کرد ولی من بی حوصلم کلاس هارو نمی‌رم اضطراب زیاد دارم مثلا از خوابگاه یا دانشگاه اخراجم میکنن بی دلیل رفتم دکتر گفت دوقطبی داری و وسواس توپیرامات آریپیپرازول کلونازپام و بوپروپیون و پرانول دادن. دکتر به روال عادی برمی‌گردم ؟

    • کمالگرایی و وسواس فکری و ناپختگی زیادی داری.افکار بالغانه کم داری
      هم اون داروها هم مشاوره نیاز داری

  3. سلام آقای دکتر پروپرانولول ۲۰ اگر هفته ای ۱ بار مثلا برای استرس قبل از مهمونی خورده بشه خطرناکه ؟ یا داروی بی خطریه ؟ منظورم اینه که به قلب آسیب وارد نمیکنه ؟
    با تشکر

    • بنظر میاد شما در مورد عوارض داروها اندیشناکی زیادی دارید
      خیر این مقدار که شما میگید اینهمه ترس نداره

  4. درود بر شما
    آیا مصرف چای سبز و میوه گریپ فروت هم با داروهای ضد وسواس و ضد افسردگی، نظیر ونلافکسین و سرترالین و پرفنازین و… تداخل مثبت دارد یا منفی؟ منظور اینکه اثر داروها را کم میکند یا زیادتر؟؟ در کل مواردی که تداخل دارند رو کلا نباید مصرف کرد یا میتوان با یک فاصله زمانی از داروها مصرف کرد ؟؟؟ سپاس از پاسخ گویی شما

    • بله کم میکنند
      ولی خب اینهمه سخت نگیرید
      خدارو شکر میوه زیاد داریم تو ایران.حالا اشکال نداره گریپ فروت رو کنار بگذارید

  5. سلام آقای دکتر خسته نباشید همسرم بیمار دوقطبیه چند ماهی میشد که فقط آلونتا میخورد چندروز بیماریش تشدید شده دکتر براش ترازولکس،هالوپریدول،تریفن،پرانول و متفورین تجویز کرده..خواستم نظر شمارو بدونم.ممنونم

    • دررمورد دو قطبی صاحب نظری خاص نیستم
      به پزشکتون مراجعه کنید
      احتمال داره در فاز شیدایی از الونتا صرف نظر بشه

  6. سلام،من پدرم یه مقدار عصبی هستند و به سرو صدا حساسن وسریع با هر بهانه ای گریه می کننیک با سکته مغزی کردن وکمی بی حسی در اندامشون دارند. به دکتر روانپزشک مراجعه کردندقرص های پاروکستین ،آلزیکساآی آر
    کوفنیاکس۲۵وهالوپیریدول تجویز کردند در ضمن ۸۰سالشون خواستم ببینم داروها ضرر نداره براشون

  7. سلام دکتر … چرا با وجود اینکه آتوموکستین اثرش واسه بیش‌فعالی ۲۴ ساعته‌س، داروهای محرک که کوتاه‌اثرن در اولویت قرار دارن؟

  8. سلام آقای دکتر
    بدای افسردگی شدید و فکروخیال زیاد و همچنین استرس
    به دوتا دکتر مراجعه کردم که همراه اس سیتالوپرام یکی بهم بهم امیتریپتیلین داده یکیش نورتریپتیلین به نظر شما کدومو مصرف کنم

  9. سلام آقای علیوردی عزیز

    لطفا مرا راهنمایی کنید آقای دکتر بمدت سه ماهه به خاطر اضطراب و زودجوشی عصبانیت دکتر برام پاروکستین ۴۰و تری فلوئوپرازین۱ تجویز کردن که یه مقداری خوب شدم

    الان دو هفته ای میشه که دلشوره عجیبی دارم و ناامیدی سراغم اومده بشدت هم عصبانی هستم به قدری عصبی میشم که کنترلمو از دست میدم لطفا راهنمایی کنید ممنون میشم

  10. سلام و وقت بخیر خدمت شما
    من الان دوساله که بیماری اضطراب و پانیک دارم دکترم تو این دوسال داروهای متعدد برام تجویز کردن یعنی هر دو ماه که میرم پیشش داروهامو تعویض میکنه سری قبل بین داروهام الانزاپین داشتم کلا همه داروهام خوب بود و حال خوبی داشتم ولی اینبار که رفتم پیش دکترم کلا دوباره داروهامو تعویض کرد یعنی من تا میام عادت کنم به یه دارو عوضش میکنه، بهشون گفتم چرا الانزاپینو قطع کردی من خیلی حالم باهاش خوب بود گفتن لرزش دست میاره دکتر واقعا نمیدونم دلیل اینهمه تعویض دارو چیه الانم اصلا حالم خوب نیست

    • در سیستم پزشکی نوین (غیر سنتی) پزشکان اینجوری آموزش دیده اند که برای هر شکایت بیمار یک دارو بنویسن…و مثلا اگر بیمار از ده تا مشکل در رنج باشه حدود ده تا دارو مینویسن .علت نسخه های شلوغ و پر از داروی ریز و درشت که میبینید اینه.
      بنظر من بیماران اعصاب و روان بهتره فقط مشکل اصلی خودشونو عنوان کنند و از آب و تاب دادن اونها و لیست کردن مشکلات ریزتر پرهیز کنند.اینجوری بنفعشونه.چون اگر فکر کنند حالا که اومدم دکتر و حق ویزیت دادم باید کل این یکربع نیمساعت رو بشینم و از فرصت استفاده کنم و از فرق سر تا نوک پا هر مشکلی دارم بیان کنم ،اینجوری ضرر میکنند چون موقع رفتن یه نسخه با چندین قلم دارو تحویل میگیرن که خود این داروها ممکنه تعادل مواد شیمیایی مغزشونو بهم بریزه.
      البته این تجویزهای اضافی یک علت دلسوزانه داره،چون هر پزشکی از روی انسانیت اولا میخواد درد بیمار رو به هر قیمتی تسکین بده و از بین ببره
      دوما میخواد مریضش ازش راضی باشه و ازش تعریف کنه که با یه نسخه خوب خوب شده.

      ولی واقعیت اینه که بعضی ازین مشکلات بدنی اصلا مربوط به حوزه اعصاب و روان یا ناشی از داروها نیست و مربوط به تخصصهای دیگه میشه
      یا اگرم باشه قابل چشم پوشیه و ممکنه بتدریج بر طرف بشه

      اگر با یک نسخه یا دارو تقریبا تا ۶۰ یا ۷۰ درصد جواب گرفته اید،به پزشکتون اعلام رضایت کنید و بگید که با تمدید همین دارو موافقید
      ولی اگر از روی کمالگرایی بخواهید صد در صد روز و شبتون رو بخوبی بگذرونید،بطور اتوماتیک سیستم تصمیم گیری پزشکتونو جهت تجویزهای اضافی تحریک میکنید
      اگر میل به گفتگو و صحبت دارید و فکر میکنید اینکار تاثیر خوبی روی روح و روان شما داره،این درخواست رو از مشاوران و روانشناسان طلب کنید و از اونها وقت بگیرید تا راه کارهای رفتاری
      و شناختی و ذهنی بگیرید
      ولی اگر پیش یه روانپزشک راجع به تمام جزئیات ذهنیتون بخواهید صحبت کنید نتیجه ی اون میشه افزایش دوز دارو و افزایش عوارض ناخواسته ی داروها.
      شاید راه بهتر این باشه که اجازه بدید روانپزشک خودش سئوالاتی رو که به تشخیصش کمک میکنه از شما بپرسه و شما فقط پاسخگوی همون سئوال باشید
      البته هستند بیمارانی که نیاز به داروهای متعدد و سنگین با دوز بالا دارند ،بحث اونها جداست ولی اغلب بیماران سرپایی که بخاطر حالات اضطرابی و افسردگی خفیف مراجعه کرده اند به داروهای کمی نیاز دارند.گفتگوی زیاد و آب و تاب دادن به یک مشکل خفیف صرفا بخاطر اینکه فکر میکنید اینجوری پزشکتون بیشتر به حرف شما گوش میکنه یا بخاطر اینکه بخواهید همه تایم رو پر کنید یا اینکه قصدتون درد و دل کردن بااشه ،ذهن پزشکتونو دچار خطا و over estimate کردن تشخیص میکنه یعنی یا تشخیص بزرگتر رو جایگزین تشخیص کوچکتر میکنه و یا ابعاد و شدت اون رو بیش از حد واقعی تصور میکنه و این موجب تجویز داروی متعدد و دوز بالاتر میشه که به ضرر بدن شماست
      امیدوارم این توضیحات شما رو دچار سوتفاهم نکنه و نگید که پس ما چرا پیش پزشک میریم و اگر دردمونو به اون نگیم پس به کی بگیم.
      بله دردتونو به پزشکتون بگید ولی با توصیفات واقعی و به اندازه و بدون اغراق.یادتون باشه پزشک هم احساسات داره و اگر در مورد بیماری و دردی که شما میکشید نگران بشه دست به اقدامات جدی مثل بستری کردن یا معرفی به شوک مغزی یا تجویز داروی سنگینتر خواهد زد.

  11. سلام آقای دکتر خسته نباشید من ۲۰ سالمه و الان سربازم میخاستم منو راهنمایی کنید من از بچگی مریض شدم و قرص های فلوکسیتین و ریسپریدون رو ۵ سال خوردم و خیلی بهتر شدم وسواس داشتم بهتر شد افسردگیم بهتر شد ولی اظطراب که نمیتونستم با ماشین راه برم حل نشد تقربا دوسال پیش رفتم دکتر بهم اسنترا و کلونازپام داد و ریسپریدونو قطع کرد من بعد چند ماه خیلی بهتر شد اظظطرابم ولی باز افسرده بودم از طرفی هم وسواسم به شدت برگشت رفتم دکتر ازم نقشه مغزی گرفت بهم گفت مغزه تو زیاد کار میکنه و تمرکز نداری اصلا اینطوری پیش بری جنون میشی بهم صبح فلوکسیتین و لوتیراستام داد با اینا مشکلی نداشتم شب هن نصف کوتیاپین ۲۵ نصف اریپرازول نصف ماپروتلین داد من نیم ساعت بعد خوردن اینا یه جور خاب الودگی و گیجی سر بهم دست داد منو زمین زد مرگ جلوی چشام دیدم اما صبح که پاشدم خیلی با انرژی بودم ولی دیگه ادامه ندادم ترسیدم بنظرتون تجویز اشتباهی بود حس میکنم اگه میخوردم بهتر میشدم

    • اشتباه که نبوده
      ولی اینجوری یکدفعه ای دارو خوردن اشتباهه
      خیلی ریز ریز و به نوبت داروها باید‌ اضافه بشن

  12. سلام اقای دکتر خسته نباشید ۳۳ سالمه احساس میکنم شخصیت اجتنابی دارم ایا درمانی براش هست؟دارو اصلا تاثیری داره؟ممنون

    • بله کمبود سروتونین
      و زیادی بودن فعالیت سیستم سمپاتیک
      شمارو وادار به اجتناب میکنه
      علاوه بر درمان دارویی که طور موقت و گذرا این علائم رو در شما کم میکنه
      فقط تغییرات رفتاری و تغییر سبک زندگی به کمک یه مربیه که باعث میشه برای همیشه ازین مشکل خلاص بشی

  13. سلام آقای دکتر مدت چندساله دارم داروی پاروکسیتین مصرف میکنم مدتیه خیلی زود عصبانی میشم واز کوره در میرم. سریع به نقطه جوش میرسم. به نظر شما چه دارویی همراه پاروکسیتین مصرف کنم برای عصبانیت،؟ ممنون

  14. سلام آقای دکتر خسته نباشید
    آقای دکتر من الان ۳۳ سالمه ، از ۱۴ . ۱۵ سالگیم مشکلی با نام وسواس در من بود که با مصرف داروهایی از قبیل سرترالین کلومیپرامین و ونلافاکسین تا حدودی برطرف شد ، کامل نه ولی تا حدودی وضعیتم بهتر شد ، دقیق نمیتونم بسنجم و بگم چند درصد بهبودی در من حاصل شد ولی به مصرف کردن و خوردن این داروها واقعا میارزید .
    الان مشکلی که در من پیدا شده و یا بهتر بگم تغییر ِشکل داده و پیدا شده و ایجاد شده اینه که اخلاق و رفتارهای بیماران دوقطبی رو بیشتر در خودم حس میکنم تا وسواس ؛؛؛
    چند صباحی قبل بود که به قدری شاد و خوشحال و کیفور بودم که خودم با خودم میگفتم ؛ به این میگن زندگی …
    من دیگه خوب شدم ، خوبِ خوب شدم ، دیگه هیچ مشکلی ندارم و این حرفا … .
    واقعا از زندگی لذت میبردم و واعتماد‌به‌نفس فوق‌العاده‌ای پیدا کرده بودم و امیدورار به آینده ؛ خیییلی امیدوار … !!!
    و این طور شد که دوز داروهای سروتونینی رو کمش کردم ؛
    ولی با کَم کردن دوز این داروهای سروتونینی همانا و برگشت من به دوران پُر از افسردگی و نااُمیدی همانا!! ؛ ول‌خرجی‌هام بیشتر شده ؛ و گاهی وقت ها به قدری غمگین و افسرده میشم که با دیدن گریه یک نفر تو تی‌وی یا بیرون تو کوچه و خیابون منم بغض میکنم و میشینم باهاشون به یاد دوران ایام شکستِ گذشته یا اتفاقات ناگوار دیگه‌ای مثل فوت پدرم و چیزهای ناراحت کننده دیگه‌ای که قبلا در گذشته برام اتفاق اوفتاده زار و زار باهاشون اشک میریزم و گریه میکنم ، الانم خوم برای حال خودم گریم گرفت 😥
    داروهای الانم اینا هستن : فلوکستین۲۰(سه بار در روز) پروپرانول۲۰(دو بار در روز) بیزوپرولول ۲/۵(یک عدد)
    برای شبا هم ( کلونازپام۱ + کوئتیاپین۱۰۰ +پرفنازین۲ )
    حالا درخواستم از محضر جنابتون اینه که میتونین یه دارویی بهم معرفی کنین که این همه نوسان خلق نداشته باشم ؟ ؟؟ لاموتریژین انتخاب مناسبی میتونه باشه؟ ؟؟ . اجرتون با خدا

Comments are closed.