پدران پیر با نوجوانی حلنشده
این مقاله به بررسی پدران پیر با نوجوانی حلنشده میپردازد؛ مردانی که به جای انتقال تجربه و حمایت، با فرزندان خود رقابت میکنند. اثرات روانی این رفتارها بر خانواده و راهکارهای بازتعریف اقتدار سالم تحلیل شده است.
این مقاله به بررسی پدران پیر با نوجوانی حلنشده میپردازد؛ مردانی که به جای انتقال تجربه و حمایت، با فرزندان خود رقابت میکنند. اثرات روانی این رفتارها بر خانواده و راهکارهای بازتعریف اقتدار سالم تحلیل شده است.
-قرنهاست که فلاسفه، روانشناسان، شاعران و هنرمندان، یک پرسش مهم را بیپاسخ گذاشتهاند: «زنها واقعاً چه میخواهند؟» -فروید در واپسین لحظات عمرش گفت: «میمیرم ولی […]
مقدمه در دنیای مدرن، تصویری اغراقآمیز از «مرد آلفا» ساخته شده:مردی بینقص، همیشه قوی، فرمانده، شکستناپذیر، محبوب، ثروتمند، و مسلط. رسانهها، کتابهای خودیاری، و حتی […]
در بسیاری از جمع ها و گروهها ،فردی که ناسازگارتر، شاکیتر، یا پرنالهتر است، بهطرز عجیبی توجه و محبت بیشتری دریافت میکند. این پدیده بهخاطر ترکیبی از عوامل روانشناختی رخ میدهد: از جمله حس ترحم ناخودآگاه، میل به حفظ انسجام گروه، یا توهم نجاتگری (Savior Complex) در برخی افراد. چنین کسانی با بازی در نقش قربانی، دیگران را وادار به دلجویی، کمک و امتیازدهی میکنند—در حالی که ممکن است عملاً از این فضا برای اجتناب از مسئولیت، فریبکاری یا جلب توجه استفاده کنند. رفتار جمعی با آنها معمولاً از سر دلسوزی و گول خوردن است، نه منطق و مرز سالم. پروتکل رفتاری درست، ایجاد مرزهای گروهی شفاف، همصدایی در مواجهه با ناسازگاری، و تشخیص نقشهای نمایشی است تا منابع روانی و عملی گروه به ناحق صرف فردی فرصتطلب نشود.
شاید اولش سخت باشه باور کنیم که چندتا خنده بلند، نگاه اغواگر، یا اداهای «مثلاً معصومانه» بتونه یه شرکت، گروه، یا حتی یه سازمان بزرگ رو از درون بههم بریزه. اما شخصیت نمایشی دقیقاً همینجوری عمل میکنه: با ظاهری بامزه، گرم، دلبریکننده و پر از انرژی، وارد میشه و قدمبهقدم فضا رو مسموم میکنه.
او به جای عملکرد واقعی، روی توجه دیگران سرمایهگذاری میکنه. برایش مهم نیست کار جلو بره یا تیم رشد کنه؛ مهم اینه که کانون توجه باشه. امروز دل میبره، فردا دل میسوزونه، پسفردا دعوا راه میندازه، و روز بعد با گریه یا مظلومنمایی همهچیزو وارونه جلوه میده.
و این دور باطل… تیمها رو از درون فرسوده میکنه، اعتماد بین اعضا رو نابود میکنه، مدیران رو وارد بازیهای احساسی و تصمیمهای اشتباه میکنه — تا جایی که سیستم از پا میافته، بیآنکه حتی بفهمیم چرا.
شناخت این شخصیت، شوخی نیست. یک نیاز جدی برای حفظ سلامت روانی و عملکردی هر جمعیست.
☯ «به خاطر تو اینجا هستم، میتونی روی من حساب کنی»
این جمله نمایانگر هستهی اصلی افرادیست که به #شخصیت_وفادار معروفند
تیپ وفادار (The Loyalist)، شخصیتی است پر از تردید اما بسیار مسئول، وفادار و محافظتگر.
آنها به دنبال امنیت، اطمینان و پشتیبانی هستند و ذهنشان دائماً در حال اسکن تهدیدهای احتمالی است.
-این افراد که به تیپ ۶ شخصیتی معروفند معمولاً بین شک و اعتماد در نوساناند؛ از یک سو ممکن است به قدرتها یا افراد مقتدر وابسته شوند و از سوی دیگر، به آنها شک کنند.
آنها دو وجه دارند:
تیپ ۶ ترسو (phobic) که بهدنبال پناه و اطمینان است.
تیپ ۶ مقابلهگر (counter-phobic) که با ترسهایش میجنگد و گاهی حتی به دل خطر میزند.
در این مقاله، داستان جذاب و پر رمز و راز شیخ صنعان (از «منطقالطیر» عطار) از منظر مدل هشتکارکردی MBTI (بر اساس نگاه جان بیب) تحلیل شده است. شیخ صنعان نماد انسانی است که در مسیر زندگی، از منطقهٔ امن سنت و پایبندی به آداب (حس درونگرا، Si) قدم به سوی ناشناختهها (شهود برونگرا، Ne) میگذارد و در این سفر، تکتک کارکردهای شناختی خود را زیست میکند.
این مسیر شامل عبور از تجربههای عمیق حسی (Se)، مواجهه با احساسات درونی شخصی (Fi)، زیر سوال بردن باورها با منطق تحلیلی (Ti)، درگیری با نقشهای اجتماعی (Fe)، و نهایتاً رسیدن به شهود نهایی (Ni) است. پایان داستان، نماد وحدت خودآگاه و ناخودآگاه و تحقق «خود حقیقی» است.
این سفر، الگویی بینظیر برای درمانگران، علاقهمندان روانشناسی تحلیلی، و هر انسانی است که در جستوجوی معنا، آزادی و فردیت واقعی خود است.
در این نوشته ی کوتاه به فیلم سینمایی ربکا از دیدگاه و با ادبیات ِ تیپ شناسی یونگی نگاه شده است.ربکا زنی جذاب (آفرودیت-اتنا)ولی خودشیفته و سودجو است که در زمان حیاتش به همسرش خیانت میکرد و او را نادیده میگرفت و تحت تاثیر سایه های خود به نابودی کشیده شد.مرد ِ این فیلم که شرایط برای انتخاب مجدد همسری با همان ویژگیهای ربکایی را دارد.این بار در جستجوی ساده ترین و بی آلایشترین دختریست که بتواند بی تشریفات و هیاهو و در گمنامی زندگی ِ عاطفی ِ زیست نشده ی او را در رابطه ای سالم به رشد و کمال برساند.دختری بی نام و نشان که همچون لوح سفیدی و با شخصیتی معصوم (پرسفونی) مرهمی است بر زخمهای عاطفی ِ آقای دوینتر.هر چند در طول سالیان ،سایه ی سنگین ِ زیبایی و هوش و جذابیت ربکا،چشم همه ی خوانندگان و بینندگان و نظردهندگان ِ رُمان و فیلم ربکا را محسور خود کرده است.اما پیام ِ این رُمان و این فیلم حکایت هنرنمایی سطحی ِ زنان ِ لوندِ آفرودیتی که همه ی عرصه های بصری و رسانه ای را به تسخیر خود دراورده اند نیست،حکایت ِ عمق ِ سادگی و معصومیت ِ دختران پرسفونیست که مردان رشد یافته در جستجوی آنند
Copyright © 2025 | WordPress Theme by MH Themes