شخصیت نمایشی و دردسرهایش
شاید اولش سخت باشه باور کنیم که چندتا خنده بلند، نگاه اغواگر، یا اداهای «مثلاً معصومانه» بتونه یه شرکت، گروه، یا حتی یه سازمان بزرگ رو از درون بههم بریزه. اما شخصیت نمایشی دقیقاً همینجوری عمل میکنه: با ظاهری بامزه، گرم، دلبریکننده و پر از انرژی، وارد میشه و قدمبهقدم فضا رو مسموم میکنه.
او به جای عملکرد واقعی، روی توجه دیگران سرمایهگذاری میکنه. برایش مهم نیست کار جلو بره یا تیم رشد کنه؛ مهم اینه که کانون توجه باشه. امروز دل میبره، فردا دل میسوزونه، پسفردا دعوا راه میندازه، و روز بعد با گریه یا مظلومنمایی همهچیزو وارونه جلوه میده.
و این دور باطل… تیمها رو از درون فرسوده میکنه، اعتماد بین اعضا رو نابود میکنه، مدیران رو وارد بازیهای احساسی و تصمیمهای اشتباه میکنه — تا جایی که سیستم از پا میافته، بیآنکه حتی بفهمیم چرا.
شناخت این شخصیت، شوخی نیست. یک نیاز جدی برای حفظ سلامت روانی و عملکردی هر جمعیست.