-امروزه در بین همه ی داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب، قرص “سرترالین” که به “آسنترا” و “زولوفت” نیز مشهور است بیش از هر داروی دیگری شهرت پیدا کرده است.تاثیر ِ عالی و کم بودن عوارض این قرص باعث استقبال زیاد مردم از آن شده است.
-تا ده پانزده سال قبل روانپزشکان مجبور به تجویز داروهای سه حلقه ای و چهار حلقه ای(مانند ایمی پرامین،آمی تریپتیلین،نورتریپتیلین،ماپروتیلین) بودند.داروهایی که بعلت خشکی دهان،خواب الودگی،تاری دید،چاقی،سرگیجه و اُفت فشار خون (هنگام بلند شدن از زمین)،عوارض سنگینی را به بیمار تحمیل می کردند و بیماران از خوردن این داروها اکراه داشتند.به همین خاطر بود که در آنزمان بعضی از مردم می گفتند ما با مصرف داروی اعصاب حالمان بدتر از قبل شده است!
– خوشبختانه از حدود دو دهه ی قبل داروهایی سروتونینی(سروتونرژیک) وارد کشور ما شدند.سروتونین ماده ای است که در سلول های عصبی در مغز همه ی ما انسانها وجود دارد و موجب داشتن آرامش و خلق و خوی شاد می گردد(در علم پزشکی به این گونه مواد،ناقل عصبی یا نروترانسمیتر می گویند)
-از بین این داروها اولین دارویی که بسیار معروف گردید و به سرعت در سبدهای دارویی ِ یخچال ِ خانه ها برای خود جا باز کرد کپسول فلوکستین (یا پروزاک) بود.در جامعه اینگونه شایع شده بود که این دارو هم انسان را شاد و هم “لاغر ” میکند.برای همین بود که مصرف آن به سرعت در بین خانمها مخصوصا خانمهای خانه دار رواج پیدا کرد.استقبال از این کپسول به گونه ای بود که حتی عده ای به شوخی می گفتند که باید اسانس این دارو را در مقادیر بزرگ تهیه کرد و در سد کرج ریخت تا از طریق لوله های آب آشامیدنی به همه ی مردم تهران برسد تا شادمانی عمومی ایجاد گردد.بعضی شرکتهای دارویی هم بجای جمله ی معروف “هر صبح یک سیب” شعار ِ هر “صبح یک کپسول فلوکستین ” را انتخاب کرده بودند.اگرچه در عمل تاثیر شادی بخشی و استرس زُدایی دارو،واضح و قابل اثبات بود ولی تاثیر لاغرکنندگی این دارو برای همه مشهود نبود و حتی در بعضی موارد اثر معکوس هم داشت.
-هنوز که هنوز است مردم این دارو را حتی بدون مراجعه به پزشک به یکدیگر توصیه می کنند و از مصرف آن بیم ندارند.در بین اشخاصی هم که به مطب های ما روانپزشکان مراجعه میکنند خیلی ها درخواست میکنند که ما فقط همین دارو را برایشان نسخه کنیم چون در پس زمینه ی ذهن خود حس خوبی به این دارو دارند.
اما در طی چند سال گذشته داروهای سروتونینی جدیدتری هم وارد داروخانه ها شدند که قرص فلووکسامین ،سیتالوپرام ،پاروکستین ،اس سیتالوپرام و سرترالین معروفترین ِ آنها بودند.هر چند همه ی این داروها خوب و مثبت و تاثیرگزار بودند ولی در عمل و بطور معناداری قرص سرترالین توانمندیهای بیشتری برای جلب نظر مصرف کنندگان از خود نشان داد.بنده به کرات مشاهده کرده ام که با یکبار تجویز این دارو فرد مصرف کننده بدون مراجعه ی مجدد تا مدتهای طولانی این دارو را مصرف می کند و وقتی بعد از مدتها دوباره حضور پیدا میکند اِظهار می دارد که با این دارو کیفیت زندگیش بالاتر رفته و بر بسیاری از مشکلاتِ خود فائق آمده است.
جالب است که خیلی از آنها علیرغم خواست ما برای قطع دارو و اتمام دوره ی درمان ،به تداوم مصرف سرترالین اصرار دارند و می گویند که الان زندگی برایشان شیرین تر و خوشایند تر از قبل شده است و می گویند چرا باید این دارو را قطع کنیم وقتی اینهمه تاثیرات مثبت در زندگی خود می بیننم؟!!!…
-توجه داشته باشید که این نظر و خواسته ی آنها به معنای وابسته یا معتاد شدن آنها نیست بلکه آنها ادامه ی مصرف دارو را برای کارآمد تر شدن خود مفید می دانند نه اینکه بدون مصرف این دارو دچار علایم معکوس و ترک اعتیاد شده باشند .
_البته توصیه اکید ما این است که شروع -تداوم و -اتمام دارو همه و همه باید زیر نظر پزشک باشد تا هیچگونه مشکلی پیش نیاید.
_شاید در بروشورهای دارویی یا در صفحات اینترنتی لیست بالا بلندی از عوارض برای این دارو ذکر شده باشد ولی آنچه بنده در طول این سالها مشاهده کرده ام چیزی فراتر از این موارد نبوده است:
۱-حس گذرای تهوع که در دوهفته ی اول مصرف دارو بیشتر است.پزشک شما برای رفع این معضل در صورت صلاحدید، میتواند برای شما قرص متوکلوپرامید یا اوندانسترون(دمترون) تجویز کند.
۲-بیدار شدن در نیمه های شب بدون نیاز به خواب مجدد که نشان میدهد این دارو سیکل طبیعی خواب را بهم میزند.پزشک شما برای حل این مشکل می تواند یکی از داروهایی که عمق خواب(مرحله سه و چهار خواب)را زیاد می کند بطور کمکی برای شما تجویز نماید.
۳-طپش قلب که باز هم به توسط دارویی مانند پرانول قابل حل است.
۴-کاهش میل جنسی و تاخیر در ارگاسم در مرد و زن که توسط داروهای مکمل ،توسط پزشکتان قابل حل است.
۵-در مصرف بالای سه ماه،درجاتی از افزایش وزن ممکن است رخ دهد که برای آن نیز راهکارهایی وجود دارد که پزشکتان در صورت صلاحدید آنها را به شما معرفی خواهد کرد.
تشخیص افسردگی:
-برای گرفتن داروی مناسب شما ابتدا باید به یک روانپزشک مراجعه نمایید و مورد مصاحبه و ارزیابی بالینی قرار بگیرید.در کنار مصاحبه ،تستهایی برای رسیدن به تشخیص دقیق از شما اخذ خواهد شد که مهمترین آنها تست شخصیت شناسی بالینی مینه سوتا (MMPI) است که با پاسخدهی بله یا خیر به سوالات انجام میگیرد. در تصویر زیر یک نمونه از این تست که متعلق به آقایی ۴۶ ساله که دچار افسردگی و اضطراب توامان همراه با ترسهای غیرواقعی می باشد را رویت می فرمایید

یک آزمایش مهم دیگر تست نقشه ی مغزی (BRAIN MAP) یا همان (QEEG) می باشد که در واقع ثبت و تحلیل کامپیوتری امواج پنجگانه ی مغزی (آلفا-بتا- تتا- دلتا-های بتا)می باشد
نمونه هایی از نقشه مغزی را که از همان بیمار فوق بعمل امده است را در زیر می بینید
-امواج بتا(beta)و های بتا(high beta) در ایشان دچار کاهش شده اند (رنگ آبی نشانه ی کمکاری امواج مغزیست)که دلالت بر خلق پایین و افسرده ی ایشان دارد
-همچنین امواج ویژه ی تمرکز که به SMR معروفند نیز در ایشان بعلت افسردگی کاهش پیدا کرده اند
-پس از انجام آزمایشات فوق مناسبترین دارو بر اساس تشخیص بالینی پزشک و با دقت بر سوابق ،سن و جنس بیمار تجویز خواهد شد.
– موارد مصرف سرترالین:
این دارو در موارد زیر و صرفا با تجویز پزشک متخصص قابل مصرف میباشد:
۱- اختلال افسردگی ماژور (major depressive disorder).
۲- افسردگی در زنان باردار.
۳-وسواس.
۴- درمان افسردگی در بیماران دو قطبی.
۵- درمان اضطرابهای اجتماعی.
۶_اختلال بیش فعالی(ADHD).
۷- انواع فوبی ( ترسهای بیمارگونه).
۸-اختلال استرس پس از سانحه.
۹- بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی.
۱۰-انزال زودرس.
۱۱-افسردگی پیش از قاعدگی.
۱۲- انحرافات جنسی(پارافیلیا):این دارو باعث کاهش تمایلات انحرافی و تکانه های جنسی می گردد.
۱۳-اوتیسم.
– منع مصرف سرترالین:
۱-صرفا با خواندن این مطلب یا مطالب مشابه در اینترنت شروع به خوردن این دارو نکنید یا سرخود دارویی که برای دیگران موثر بوده است را مصرف نکنید.شما به همه ی ریزه کاریهای تاثیر این دارو و تداخلات آن با مواد درون بدن یا داروهای دیگر واقف نیستید.درست است که ما در دنیای اطلاعات اینترنتی زندگی می کنیم اما در رشته ی پزشکی تجربه مهمتر از دانش نوشتاری و کتابی است .شما تجربه ی کافی برای تجویز سر خود این دارو را ندارید.خواهش میکنم با سلامتی و جان خود بازی نکنید.
۲-مصرف همزمان با داروهای مهار کننده ی مونوآمین اکسیداز(MAOi) در عرض ۱۴ روز گذشته ممنوع است ( چون امکان تداخلهای خطرناک دارویی وجود دارد!!!!)مانند فنلزین-ترانیل سیپرومین -سلژیلین -ایزوکربوکسازید.
۳-مصرف همزمان با کلوزاپین(بالا رفتن ریسک تشنج ناشی از کلوزاپین)
۴- فاز سرخوشی (مانیا) در بیماران دو قطبی
۵- سه ماه اول حاملگی
۶- شیردهی
۷- نارسایی کبدی
۸- نارسایی کلیوی
۹-توجه : گاهی در بیماران زیر بیست و چهار سال در دوهفته ی اول مصرف این دارو افکار ناگهانی خودکشی گزارش شده است.پس اطرافیان باید این نشانه ها را تحت نظر بگیرند و به پزشک خود گزارش بدهند:تغییر و نوسان خلق -تحریک پذیری-عصبانی شدن- دیر به خواب رفتن -اضطراب و سرآسیمگی -خصومت بی دلیل -پرفعالیتی- حملات پانیک-
– اسامی دارو:
نام ژنریک:
serteraline
نام تجاری:
asentra
zoloft
lustral

– دوزاژ و نحوه ی مصرف سرترالین:
۱-سرترالین بهتر است با غذا (نهار)مصرف شود تا جلوی تهوع گرفته شود.همه ی داروهای سروتونینی(SSRI) در کبد متابولیزه شده و از بدن خارج می گردند.
۲- مصرف سرترالین همراه با غذا اندکی موجب افزایش جذب آن می شود.
۳-اوج تاثیر داروهای سروتونینی ۳ تا ۸ ساعت پس از خوردن دارو دیده می شود.
۴- سرترالینبهتر است صبح ها یا ظهرها مصرف شود تا خواب شب را مختل نکند.
۵-همیشه از یک مدل و یک کارخانه،داروی خود را تهیه کنید.
۶-اگر یک وعده از قرص را فراموش کردید میتوانید آن را بمحض اینکه متوجه شدید مصرف کنید ولی اگر تقریبا چند ساعتی بیشتر به مصرف وعدهٔ بعدی نمانده است این کار را نکنید و فقط قرص وعدهٔ بعدی را بخورید. در هر صورت از دوبرابر کردن قرص برای جبران وعدهٔ فراموش شده اجتناب کنید.
۷-قرص را در دمای معمولی اتاق و دور از رطوبت و نور نگه دارید.
۸-خیلی خیلی مراقب باشید که بچههای کوچک دستشان به این قرص و سایر قرصهای اعصاب نرسد.
۹-لیست همه ی داروها حتی ویتامینهای مصرفی خودتان را به پزشکتان اطلاع دهید.
۱۰-توجه داشته باشید که همیشه زیاد کردن دوز دارو مساوی با زیادتر شدن تاثیر دارو نیست و فقط ممکن است به زیاد تر شدن عوارض دارو منجر شود.
۱۱-اگر احساس کرده اید که با مصرف این دارو حالتان خوب شده است آن را ناگهانی قطع نکنید چون دچار عوارض ترک ناگهانی خواهید شد.
۱۲-توجه داشته باشید که ممکن است این دارو بطور برعکس در ابتدای درمان منجر به تیرگی شعور و کاهش هوشیاری و اختلال تفکر در شما گردد.
۱۳_ نیمه عمر داروهای سروتونینی:
نیمه عمر فلوکستین در خون از همه داروهای سروتونینی بیشتر است و به ۴ تا ۶ روز میرسد و نیمه عمر متابولیت فعال آن حتی به ۷ تا ۹ روز هم میرسد.
اما نیمه عمر سرترالین ۲۶ ساعت است.و متابولیت کمتر فعال آن نیمه عمری در حدود ۳ تا ۵ روز دارد.
– احتیاطات در مصرف سرترالین:
۱-اگر دچار آلرژی شُدید این قرص را مصرف نکنید. علایم آلرژی میتواند اینها باشد: سرفه، تنگی نفس، خس خس سینه، ورم کردن لب یا زبان یا صورت، ورم کردن گلو، خارش و قرمزی و دون دون شدن پوست، کهیر در هر نقطه از پوست.
۲- این قرص ممکن است ۴ هفته طول بکشد تا اثرات خوبش را نشان بدهد پس لطفا زود قضاوت نکرده و دارو را قطع نکنید.
اگر مبتلا به بیماری خاصی مثل فاویسم یا کولیت یا فشارخون هستید ،آن را به پزشک خود اطلاع دهید.
۳- در کودکان و نوجوانان بعلت احتمال بروز افکار خودکشی و نیز در سالمندان بعلت کارکرد ضعیفتر کبد و کلیه ، این دارو را با احتیاط مصرف کنید
عوارض سرترالین:
الف-عوارض کوتاه مدت:
این عوارض یا خودشان بتدریج برطرف میشوند و یا با یک تجویز دیگر بسرعت قابل رفع هستند.بنابرین وقوعِ آنها مجوزی برای قطعِ آنها نیست و فقط اگر خیلی شدید بود با پزشکتان تماس بگیرید.
-عوارض گوارشی یکی از شایعترین این عوارض است که بخاطر تاثیر بر گیرنده های سروتونینی سیستم گوارشی بوجود می آید(البته این عوارض هنگام مصرف سیتالوپرام کمتر از مصرف سرترالین و فلووکسامین می باشد):
۱-تهوع:معمولا گذراست و به دوز دارو بستگی دارد.
۲-مدفوع شل و اسهال:معمولا گذراست و به دوز بستگی دارد.البته این عارضه در سیتالوپرام کمتر از سرترالین است.
نکته:اگر فرد مستعد اسهال است،در بین داروهای سروتونینی ، پاروکستین(Paroxetine) بخاطر اثر آنتی کولینرژیکی و حتی یبوست زایی که دارد شاید انتخاب بهتری باشد.
۳-استفراغ
۴-نفخ شکم
۵-بی اشتهایی و کاهش وزن که بمحض شروع دارو شروع میشود و گاهی تا بیست هفته(۵ماه) ماه هم طول می کشد ولی بعد از آن،این روند متوقف و معکوس میشود و بدن شروع به افزایش وزن می کند. بیشترین میزان کاهش اشتها در ابتدای مصرف دارو ،در بین داروهای سروتونینی(SSRI) متعلق به فلوکستین است.
۶-افزایش وزن: حدود یک سوم مصرف کنندگان بتدریج دچار افزایش وزن میشوند که متاسفانه این افزایش وزن تا زمانی که دارو مصرف میشود ادامه دارد و با ورزش و رژیم دارویی هم کاهش نمی یابد.این افزایش وزن هم بخاطر افزایش اشتها و هم ناشی از تغییرات متابولیکی در بدن است.افزایش وزن خیلی زیرپوستی و بتدریج رخ میدهد و ما روانپزشکان که هر یکی دوماه یکبار مراجعینمان را میبینیم بیشتر از خودشان متوجه گرد شدن صورت و تغییرات وزنی آنها میشویم.سریعترین و پرسروصداترین میزان افزایش وزن در بین داروهای سروتونینی مخصوصا در خانمهای جوان متعلق به پاروکستین(Paroxetine) می باشد.
۷-سوءهاضمه
۸-سردرد که در بین ۱۸ تا ۲۰ درصد مصرف کنندگان رخ میدهد( اما این میزان سردرد تفاوتی با سردرد ناشی از دارونماها ندارد).بیشترین میزان ایجاد سردرد در بین داروهای سروتونینی متعلق به فلوکستین می باشد.
توجه داشته باشید که اتفاقا در خیلی از مبتلایان به سردرد میگرنی و یا سردرد تنشی، این دارو می تواند بعنوان یک داروی پیشگیری کننده از سردرد بکار میرود.
۹-خمیازه:خیلی از مصرف کنندگان داروهای سروتونینی ازینکه در طول روز خمیازه های طولانی و متعدد می کشند شاکی هستند.این خمیازه ها هیچ ربطی به خستگی و یا کمبود خواب شبانه ندارند بلکه ناشی از تاثیر دارو بر ناحیه هیپوتالاموس مغز می باشد
۱۰- تاثیر بر قند خون: داروهای سروتونینی ممکن است در ابتدا باعث کاهش شدید قند خون گردند بنابرین بیماران دیابتی باید مراقبت شوند.اما در دراز مدت قضییه برعکس میشود و قند خون مصرف کنندگان داروهای سروتونینی بالاتر میرود
۱۱-اضطراب :در ابتدای مصرف فلوکستین بیشتر دیده میشود ودر اس سیتالوپرام و پاروکستین کمتر دیده میشوند(و بنابرین این دو انتخابهای خوبی برای اختلال مخلوط اضطراب و افسردگی هستند).
۱۲-خواب آلودگی یا بیخوابی: واقعیت این است که برخی از داروهای سروتونینی موجب بیخوابی شبانه و برخی دیگر از آنها موجب خواب آلودگی روزانه می گردند.
۱۳-تعریق: برخی از مصرف کنندگان این دارو از عرق کردن زیاد مخصوصا شب هنگام بحدی که منجربه خیس شدن ملحفه ها میگردد شاکی هستند.این تعریق ربطی به دمای محیط ندارد و حتی در زمستان و هوای سرد هم رخ می دهد.مصرف یک تا دو میلی گرم ترازوسین (trazocin)در روز در کاهش این عارضه مفید است.
۱۴-کابوس و رویاهای شفاف و زنده:بیشتر مراجعینی که این دارو را مصرف می کنند از دیدن خوابها و یا کابوسهای شلوغ و شفاف و زنده شاکی هستند.همچنین بعضی ها از دندان قروچه ،بیقراری پاها و میوکلونوس شبانه و تعریق در خواب شکایت دارند.
۱۵-تشنج معمولا در مصرف کنندگان داروهای سروتونینی دیده نمیشود مگر زمانی که دوز مصرف خیلی بالا باشد مثلا ۱۰۰ میلی گرم فلوکستین ( پنج کپسول فلوکستین).
احتمال تشنج فقط یکدهم تا دودهم درصد میباشد که این مساوی احتمال تشنج با دارونماها(پلاسبو) هم هست.
۱۶-عوارض آنتی کولینرژیک( شامل:خشکی دهان_یبوست _خواب آلودگی).سرترالین این عارضه را ندارد و این عوارض فقط با پاروکستین ممکن است دیده شوند.اما خشکی دهان را همه داروهای سروتونینی دارند که ارتباطی با اثر آنتی کولینرژیکی آنها ندارد.
۱۷-عوارض خونی:داروهای سروتونینی عوارض خونی خاصی ندارند فقط ممکن است گاهی دچار دیربند امدن خونریزی ویا کبودی پوست ناشی از عدم کارکرد صحیح پلاکتهای انعقادی گردند که بهتر است در اینجور مواقع آزمایشهای انعقادی خون (BT) چک شوند.اگر کسی این داروها را همراه با آسپیرین یا دلروهای ضدانعقادی میخورد این احتمال ممکن است بیشتر گردد.همچنین کسانیکه داروی سروتونینی را همراه با داروهای مسکن و ضد درد برای آنها تجویز شود.(معروف به NSAID ها)مانند پیروکسیکام_بروفن _ دیکلوفناک مصرف میکنند احتمال خونریزی معده وجود دارد و بهتر است داروی ضد اسید معده مانند پنتوپرازول پیشاپیش تجویز شود.
۱۸-تاثیر بر نمک خون(سدیم): بعصی از مصرف کنندگان داروهای سروتونینی مخصوصا سالمندان دچار سندروم ترشح نابجای هورمون ضدادراری (SIADH)می شوند و میزان سدیم خون آنها پایین می آید.این سندرم منجربه تهوع استفراغ گیجی و تغییرات شخصیتی می گردد
ب– عوارض طولانی مدت:
۱- کاهش میل جنسی و کاهش ارگاسم و ارضا در هر دوجنس زن و مرد.متاسفانه این مشکل در هشتاد درصد مراجعین بوجود میاید و تا زمانی که مصرف دارو ادامه دارد، این اختلال هم وجود دارد.برعکس خیلی از عوارض که بتدریج از بین می روند و بدن نسبت به آنها مقاومت پیدا میکند این عارضه متاسفانه تا زمان مصرف دارو ادامه دارد.
برای حل این مشکل روشهای زیر پیشنهاد میشود:
الف- تعویض با یک داروی سروتونینی دیگر.
ب- اضافه کردن قرص بوپروپیون(Bupropion).
ج- اضافه کردن قرص میرتازاپین(Mirtazapin).
۲- حمله ی سرخوشی (مانیا) :که بصورت افزایش انرژی،پرسرعت شدن کلام و تفکر،رفتار بی پروا ،گستاخی و ماجراجویی جدید و عجیب،احساس نشاط بینهایت،خلق تحریک پذیر،بیخوابی،ولخرجی و افزایش تمایلات جنسی خود را نشان می دهد.
۳-تغییر غیرعادی در خلق و رفتار.
۴-تاری دید،دید تونلی،چشم درد،تورم چشم،دیدن هاله اطراف اشیا که همه ی اینها احتمال وجود آب سیاه یا گلوکوم را مطرح می کنند.
۵-اگر دچار کبودی ،مشکل در تنفس،تورم صورت و لب و زبان و گلو شدید یعنی شما دچار آلرژی شده اید و سریعا باید به بیمارستان مراجعه نمایید.
-علایم مسمومیت:
در صورت خوردن تعداد زیادی قرص و مسمومیت با آن( چه اشتباهی و چه به قصد آسیب زدن به خود ) فورا فرد مبتلا را به مرکز درمان مسمومیتهای دارویی (در تهران: بیمارستان لقمان ) برسانید.
-تداخلات دارویی:
-بیشترین تداخلات دارویی در داروهای سروتونینی متعلق به داروی فلووکسامین است.و داروهای سرترالین،سیتالوپرام و اس-سیتالوپرام کمترین تداخلات دارویی را دارا هستند.
مصرف همزمان داروهای سروتونینی با زولپیدم ممکن است منجر به افزایش احتمال ایجاد توهم ناشی از زولپیدم گردد.
– مصرف همزمان این دارو با مسکنها( مثل بروفن و دیکلوفناک و…) ممکن است منجر به خونریزی معده گردد.( داروهای سروتونینی ممکن است مانع عملکرد صحیح پلاکتها گردند).
-این دارو اثر تاموکسیفن را کم می کند.
– مصرف همزمان با داروهای مهار کننده MAO منجر به بحران فشار خون میگردد( تا ۱۴ روز بعد از تجویز MAOها مراقب باشید).
-مصرف همزمان بالیتیوم ،ال تریپتوفان،MAO ها،و هر دارویی که حاوی سروتونین باشد ممکن است منجر به سندروم سروتونین گردد.
– تجویز همزمان سرترالین فلوکستین پاروکستین با داروهای سه حلقه ای ممکن است منجر به افزایش سطح سه حلقه ایها و احتمال مسمومیت با آنها گردد.
-این داروها مخصوصا فلووکسامین وقتی همراه با کلوزاپین تجویز شوند احتمال تشنج را بالاتر می برند.
-مصرف همزمان فلوکستین یا پاروکستین با ضد دردهای مخدر مانند کدیین موجب کم شدن تاثیر ضد درد آنها میگردد.
– رهنمودهای کلی در مصرف داروهای اعصاب:
۱– توجه داشته باشید که تمام داروهای روانپزشکی فقط بنابر تشخیص یک روانپزشک که از مکانیسم اثر آنها و از نحوهٔ تعامل نروترانسمیترها و رسپتورها در سلولهای عصبی آگاهیِ کامل داشته و برآنها مسلط است قابل تجویز است و مصرف خودسرانهٔ داروها آن هم فقط با کسبِ اطلاعات سَرسَری از صفحات اینترنتی و یا توصیههای ناقصِ دانشجویی و یا با الگو گرفتن از نسخهٔ سایر بیماران و تهیه آنها از مراکز غیر مجاز خیابانی، بسیار خطرناک است و عواقب آن قابل پیش بینی نیست.
۲-همچنین در جریان باشید که سود و زیان یک دارو را باید در مقایسه با یکدیگر بسنجید و به صرف وجود یک عارضهٔ کوتاه مدت، خودتان را به اشتباه از مصرف دارویی که میتواند سرنوشت خلق و رفتار و شخصیت شما را تغییر داده و به سمت یک زندگی سالم و پر از آرامش سوق دهد، محروم نکنید.
۳-داروهای اعصاب را همراه با آب میوه مخصوصا آب گریپفروت…آب انار…نوشیدنیهای انرژی زا…چای سبز…قهوه…شیر…دوغ مصرف نکنید چون ایجاد تداخل می کنند.
نویسنده: دکتر پرویز علی وردی (روانپزشک)
-تلفن وقت دهی ۸۸۵۵۶۹۴۶( از مشاوره یا پاسخ از طریق تلفن معذوریم)
-وبسایت: www.parvizaliverdi.com
با سلام خدمت شما و ممنون از این همه وقت و انرژی بی منت اقای ۳۱ هستم .بنده در ده سال اخیر ۲ دوره یکساله فلوکستین۲۰ و ۲ دوره یکساله فلووکسامین ۵۰ به دلیل اضطراب مصرف کردم البته بینشون فاصله بوده. کلا ادم سخت گیری هستم و همیشه به جنبه بد مسایل فکر میکنم که ممکنه هیچوقت پیش نیاد ( البته احتمال پیش امدش هم هست). الان ۸ ماهه مصرف نمیکنم و همع چیز هم خوب بود تا دو ماهه قبل که بدلیل یک بحران کاری دوباره علایمم شروع شد با ریلکسیشن و مصرف موردی یکچهارم زاناکس کنترل کردم ولی از بد شانسی دوسه مورد دیگه مسایل پیش اومد که کنترل اضطراب از دستم خارج شد همش در طول روز به جنبه هاش و احتمالاته بد فکر میکنم و صبحا زود بیدار میشم الانم دیگه اضطراب تا حدودی تبدیل به افسردگی و بی حوصلگی شده و کارامو نمیتونم درست انجام بدم و ۵ کیلو کاهش وزن هم داشتم. شما صلاح میدونید برای بار پنجم فلووکسامین۵۰ البته تدریجی و با مشورت پزشکم شروع کنم و در حین مصرف رواندرمانی هم بشم؟ایا این مصرف تعدد مصرف ایرادی نداره؟خواهش میکنم در صورت امکان نظر شخصی و کارشناسی تون رو بفرمایید و اونرو به خساب تجویز دارو نذارید. بسیلر ممنون از لطفتون
بله خب دوباره باید براتون یکی ازین داروهارو تجویز کنند
منتهی بهتره از مشاوره هم این سری کمک بگیرید
سلام.آقای دکتر از بوپروپیون خیلی عالی جواب گرفتم فقط بخاطر افزایش سطح انرژیم و انگیزه.ولی ریزش موی شدید گرفتم دیگه نمیخورم .توروخدا بگین جایگزینش چیه.با سروتونینی ها میشم مثل یه تیکه گوشت بی مصرف و آرام و چاق.اونارو پیشنهاد ندین.مرسی
شاید دزیپرامین؟
سلام اقای دکتر .بعد از یک سال مصرف اسنترا ۱۰۰ الان میخام دیگه این قرصو نخورم.. قصدم اینه هر بیست روز یک چهارم از قرص کم کنم ..سوالم اینه که برای ترکش نیاز به مصرف دارویه جایگزین نیست؟؟؟
خوبه بله همین روش
سلام من مادرم مبتلا به وسواس هستن به طوری بعد هر کاری که انجام میدن باید برن حموم و همین طور اضطراب دارن و رو من به شدت حساسیت نشون میدن دکتر براش سرترالین تجویز کرده تقریبا یه ماهه ولی نه تنها بهتر نشده بلکه وسواسش و نگرانیاش همچنان ادامه داره و اکثرا کسالت داره و افسردگی حس میکنم…
لازمه که سرترالینو قطع کنه؟ و علت این بدتر شدن شرایط روحیش چیه؟
داروهای دیگه باید امتحان بشه
یه دپاکین۵۰۰واسع ما نوشتن چند روز اول یک دوم مصرف کردم روز دوم جنون گرفتم تلفونشم جواب نمیداد که چیکار کنم میخواستم برم دکتر اتیش بزنم ولیعصر کوچه چمن قعطش کردم کلا سیستم ایمنی بدنمو بهم ریخته نظر شما چیه قبلش هم فلوکستین مصرف میکردم گفته بود ادامش بده همینو باید میومدم پیش شما اشتبا کردم حالم بهتر بشه میام
شما باید به دکترهای با سابقه تری
مثل اقای دکتر گلچین یا
اقای دکتر ایزدی (رییس بیمارستان ایرانیان)
اقای دکتر صدر
اقای دکتر سرحدی
دکتر خوشنویس
دکتر سهیل معنوی
مراجعه کنید
پیش اشخاص دیگه نرید
سلام و خسته نباشید خدمت شما
اقای دکتر بنده ۲۵سال سن دارم حدودا دوماه پیش سرما خوردگی شدیدی داشتم شب در حین خواب دچار نفس تنگی و بی حسی سر و حس مرگ داشتم بعد از مراجعه به بیمارستان همه چیز از جمله فشار و نوار قلب طبیعی بود بنده فکر کردم از سرما خوردگی هست . مجداا ۳ روز بعد دوباره در هنگام خواب همان حالت و با مراجعه به بیمارستان فشار به ۱۸ و ضربان به ۱۵۰ رسید و ازهمان روز ترس شدیدی از نگرانی به علت مرگ مرا فرا گرفته بود بعد از مراجعه به متخصص ان را عصبی دانست و در این هنگام فقط یک بار موقع اجابت مزاج خون قرمز روشن به اندازه نصف انگشت از من دفع شد گاهی اوقات مدفوعم شل بود و دفع در من در روز به ۳ بار در روز میرسید و دوبار هم یک قطره خون دفع شد که متخصص گوارش علل ان را روده تحریک پذیر و بواسیر خفیف دانست و تمامی ازمایش خون من از جمله ادرار و مدفوع و خون هپاتییت و ایدز و سونوگرافی طبیعی بود فقط انزیم کبدی و کبدم چرب گرید یک بود با دارو کاملا خوب شدم ولی لرزش خفیف در تمام اندام گاهی اوقات یا پرش انگشت و یا زیر چشم و نبض دار بودن بدن و سنگینی سر و حتی کم شدن دید و یا حتی گزگز پا کمر یا دست گاهی اوقات که همگی گاهی اوقات و یا درد های ضربان دار در برخی نقاط ازجمله پا یا شکم و یا سر یا مثانه البته خیلی کم داشتم وتمام فکر من به سرطان روده و سرطان مثانه غده در سر یا غده در روده و پارکینسون و ام اس ویا بیماری التهاب عروق خونی و هزار بیماری عجیب و غریب جالب اینکه هر کدام را از اینترنت میخواندم در خودم علایمی میدیدم که با مراجعه به دکتر گوش حلق بینی و متخصص داخلی و مغز و اعصاب همگی تشخصیص منشا روانی بودن دادن و میگفتند هیچت نیست و دکتر مغز و اعصاب با داروهای کلرودیاز پوکسایید۱۰ و الپرازولام۰.۵ و پروپرانول ۲۰، و نورتریپتیلین ۱۰ و در حدود ۹۰درصد مرا بهتر کرد ۴۰روز مصرف کردم و در مراجعه بعدی مرا به متخصص اعصاب و روان ارجاع داد و داروی کلونازپام نصف عدد شب و سرترالین ۵۰نصف عدد در شب به همراه داروهای پروپرانول ۲۰صبح یک عدد و شب یک عددداد
اکنون خیلی بهتر شده اما کلا از موقع استفاده داروهای متخصص اعصاب و روان که ۳ روز میشود حس میکنم چیزی در گلویم هست اابته گاهی اوقات دل درد خفیف دارم و این مرا به شدت نگران کرده و هر چه به خانواده میگویم اندوسکوپی و کلنوزکوپی کنم قبول نمیکنند اقای دکتر عاجزانه از شما تقاظا دارم چه کنم بخدا تا قبل از این دوماه فقط ۶سال پیش سابقه کهیر با منشا عصبی داشتم که باداروهای فوق تخصص گوارش خوب البته به طور ۹۵درصد . اکنون با این وضع ایا اندوسکوپی یا کلونوزکوپی کنم یا سرطان از طریق ازمایش کامل خون مشخص شده .و دیگر نگران نباشم چه کنم ،خواهش میکنم جواب مرا بدهد .
فقط تا شش ماه این قرصارو بخورید و جز بهمون دکتر اعصاب به هیچ کس دیگه مراجعه نکنید
خوب میشید
سلام خدمت شما اقای دکتر من دختری ۲۳ ساله ام طبق تشخیص دکتر ۶ ماهه اسنترا ۵۰ مصرف میکنم.ولی موهام به شدددت کم شده من موهای پرپشت و ضخیمی داشتم ولی الان جلو سرم خیلی کم شده دکتر پوست و مو هم که رفتم گفتن به خاطر همین قرص اسنترا ربزش گرفتی و واسم ماینوکسیدیل گرفتن ولی اونم زیاد فایده نداره.ازتون خواهش میکنم بگید چیکار کنم چون نه میتونم به دلایل شرایطی که دارم اسنترا رو قطع کنم و نه میتونم وضعیت موهامو تحمل کنم خسته شدم اقای دکتر کمکم کنید
خب این قرص باید عوض بشه و از داروهای مشابه استفاده بشه
راه دیگه ای نیست
سلام.من یک ماه دلوکسیتین مصرف کردم و بوسپانکس۵٫به اندازه کافی میخوابیدم ولی اصلا احساس نمیکردم ک خواب بودم و خستگی فکری آزارم میداد .داروم عوض شد و۱۰روزه دارم سرترالین ۱۰۰ و الپرازولام ۰٫۵ میخورم.آلپرازولام همون دوروز اول اثر خودشو گذاشت ولی از بس خونه نشین بودم تازه افسردگی رو حس میکردم و بدن درد شدید داشتم ک با باشگاه رفتن درست شد.حالت تهوع و نفخ و بی اشتهایی دارم کارامو ب تعویق میندازم حوصله ندارم آرزو مرگ دارم . من قبلا تحت نظر پزشک دیگه ای سرترالین مصرف کردم ولی نه از عوارض راحت شدم و نه احساس بهبودی داشتم البته سرترالین با داروی دیگه ای تجویز میشد الان من باید چیکار کنم؟
یکی از همین ضدافسردگیا رو بمدت چندماه باید بخورید
آقای دکتر با توجه به اینکه سابقه مصرف سرترالین و عدم رفع عوارض وبهبودی رو داشتم تا چه مدت باید عوارض آسنترا رو تحمل کنم ک اگه جواب نگرفتم برم پیش پزشکم؟
دو تا چهار هفته
سلام اقای دکتر
نمی دونم منو یادتون هست یا نه
گفته بودم دچار درد های و علائم مختلف و پراکنده شدم و خیلی استرس ابتلا به ام اس رو داشتم…
اقای دکتر من رفتم ام ار ای از مغز و گردن که مغز هیچ مشکلی نداشت
گردن جواب ام ار ای این بود
The cervical spine shows mild reversal of lordosis
The vertebral bodies height and alignment are maintained.
They are dehydrated discs with minimal bulge at c4-5 and c5-6levels indenting the thecal sac.
The spainal cord including the internal structure.the bone marrow of the vertebral bodies appears normal.
The prevertebral and prevertebral soft tissus show no abnormalities.
Interpretation
They are dehydrated discs with minimal bulge at c4-5 and c5-6levels indenting the thecal sac.
دکتر نورولوژی به من کفت یه مشکل جزئی تو گردنت داری اما نباید که برامدگی دیسکه اما نباید اینقدر درد ایجاد کنه و گفت عمده درد تو از مشکلات روان تنی ریشه می گیره اما فیزیوتراپی هم برام داد گفت برا تقیت عضلات
اما فیزیوتراپیست ترسوندتم که دیسک داری آرتروز داری انحراف ستون فقرات داری
فیزیوتراپیست بعدی گفت چیزی نیست عضلاتت گرفته
نمی فهمم واقعا…
این حرفاشون اعصابمو بیشتر بهم میریزه دکتر نورولوژی برام آسنترا ۵۰دادن که شب تا شب بخورم
من می خورم الان سهدهفتست اما تاثیر نمی بینم
الان یه مشکلی دارم اینکه گاهی از درد شونه به خودم میام می بینم شونه هام رو سفت کردم و کشیدم بالا
نمی تونم عضلات طرف گردن و شونمو آروم نگه دارم غیر ارادی منقبض می کنم اینا ربط به قرص آسنترا داره؟؟؟؟
ببخشید طولانی شد
آیا با توجه به جواب ام ار ای حرف کی درسته دکتر نورولوژی یا فیزیوتراپیست اول؟؟؟؟؟ایا میشه یه روز بی درد رو تجربه کنم
این در تخصص و رشته ی من نیست
نمیدونم والا
سلام.دکتر جان من ۱۰ماهه که دارم سرترالین ۱۰۰زیر نظر روانپزشک میخورم.الان احساس میکنم که کاملا خوب شدم ولی همین چند روز پیش رفتم پیش دکترم وایشون گفتن ۲ماه دیگم ادامه بدید.حالا به نظر شماچکار کنم؟مرسی.
خب نظر ایشون که از نزدیک شمارو میشناسن مهمه
نظر ایشون که از نزدیک شمارو دیدن مهمه
سلام آقای دکتر وقت بخیر. من سالهاست که از بیماری اسکیزوفرنی رنج میبرم و از ۸ سال پیش که رفتم در شیراز بستری شدم با داروی ریسپریدون آرامش دارم. اما از اون موقع بزرگترین مشکل من تنبلی است. مثلآ کتابهای موفقیت خیلی علاقه داشتم اما حوصله خوندن نداشتم. (اینم بگم که ما تو شهر خودمون که جنوب استان فارس است فقط یک دکتر روانپزشک وجود داره. هر وقت رفت یکی دیگه میاد). دکترم گفت مشکل تو افسردگیه و برام داروی ضدافسردگی تجویز کرد. بعد از امتحان کردن چند دارو حوصلم بهتر شده بود و کتاب هم میخوندم اما زود خسته میشدم و با اینکه از خوندن لذت میبردم باز نمیتونستم بیشتر از چند صفحه بخونم و یه چیزی منو از جا میکند(با هیجان و سرحالی). چند بار دیگه داروها به ترتیب تغییر داده شدند اما بهتر که نشد، بدتر هم شد. طوریکه دیگه به خوندن کتابها علاقه ندارم(بیزار نشدم اما علاقه ای که داشتم ندارم) و دیگه مثلآ به کار با فتوشاپ علاقه ندارم و دیگه جذبش نمیشم. تا اینکه پارسال دکتر از شهرمون رفت و یه دکتر دیگه اومد. دکتر جدید گفت که تو بیماری اختلال دوقطبی هم داری و برا همین داروی لاموتریژین نسخه کرد و گفت این دارو مشکل افسردگی رو هم حل میکنه، اما گفت آخرین داروی ضدافسردگی که دکتر قبلی تجویز کرده بود، یعنی سیتالوپرام، قطع نمیکنم.خب، از وقتی لاموتریژین میخورم حسابی سرحالم اما هنوز تنبلی میکنم و متاسفانه با اینکه سرحالم اما علاقه هام برنگشته و اگه علاقه ای باشه کاملآ سطحیه و منو مثل سابق جذب نمیکنه. و دیگه به غیر از خوردن و گوش دادن به ترانه از چیزی لذت نمیبرم.
الان چند روزیه با دکتر تماس میگیرم کسی نیست. فکر کنم این دکتر هم رفته باشه. به نظرتون مشکل از کجاست؟ من حافظم ضعیفه و اسم داروهای قدیمی یادم نیست و نمیدونم کدوم داروی ضدافسردگی علاقمو بهتر کرده بود. آیا به جای سیتالوپرام اگه سرترالین بخورم بهتر نمیشم؟ یا داروی دیگری…؟ چطور باید ستالوپرام رو قطع کنم و چطور باید داروی جدید رو شروع کنم؟ البته در داروخانه شهرمون با فروشنده ها آشنا هستم و به من بدون نسخه دارو میدن. لطفآ راهنمایی کنید. با تشکر.
نه خودتون که سرخود اینکارو نکنید چون ضدافسردگیها امکان تشدید اسکیزوفرنی رو هم دارند
همین ضدافسردگیهای سروتونینی یا بوپروپیون با دوز کم زیر نظر پزشک براتون خوبه
ورزش و پیاده روی دسته جمعی هم برای افزایش انگیزه های زندگی براتون لازمه
همه چیر با دارو حل نمیشه
سلام. من امروز رفتم پیش دکتر ولی میگه کاری از م ساخته نیست و همون داروهای همیشگی رو نوشت. من ۵ روز پیش سیتالوپرام رو از شبی ۳۰میلی کردم ۴۰ ولی فرداش دیدم احساس سنگینی میکنم و افسرده شدم(پارسال بار اول هم ک دکتر گفت از ۲۰ بکن ۴۰ ت اثرش بیشتر بشه همینطور شدم و بعد از یکی دو هفته کردم ۳۰). فرداش یعنی ۴ شب پیش دوباره کردم ۳۰٫ و از شب بعد کردم ۲۰٫ و فرداش دیدم احساس بهتری دارم، البته فردا شبش خیلی زیاد خوابیدم، ولی دیشب پریشب خوابم خوب بود و دیگه مشکلی نیست. حداقل یک هفته دیگه روی ۲۰ میلی سپری میکنم. اما دوست دارم کمتر کردن و درآخر قطع کردن رو هم امتحان کنم. به ۲ دلیل: ۱٫من الان لاموتریژین مصرف میکنم و فکر کنم همین برا افسردگیم کافی باشه. ۲٫ تازه فهمیدم مشکل عدم تمرکز و نیز عدم عمق فکری من به خاطر داروی سیتالوپرام هست.
یه چیزه دیگه. من چهار پنج سال پیش که یادم نیست چه داروی ضدافسردگی مصرف میکردم یه مدت انگیزه و علاقه هام زیاد بود اما مشکل بیقراری داشتم. یعنی مثلآ دو صفحه کتاب مورد علاقمو میخوندم یا با کامپیوتر چند دقیقه طراحی وب یا گرافیک کار میکردم دیگه نمیتونستم ادامه بدم چون ناخودآگاه از خوشحالی از جا کنده میشدم و میخواستم برم بیرون از اتاق و چرخی بزنم، و وقتی بیرون میرفتم هم دلم نمیخواست زود برگردم…!! اینم ظاهرآ از عوارض داروی ضدافسردگی بوده. درسته؟
لطفآ بگید من چطور سیتالوپرام ۲۰میلی رو بتدریج قطع کنم. خواهش میکنم. من الان داروهایی که میخورم اینا هستن: ریسپریدون ۴ – بیپریدن – سیتالوپرام – لاموتریژین ۱۰۰ – کلومیپرامین ۷۵
هر کدوم شبی یکی میخورم. کلومیپرامین واسه وسواسم هست و از ۸ سال پیش مصرف میکنم.
با تشکر
هر دوهفته بیست و پنج درصد
سلام مچددد
نورتریپتیلین ۷۵ میلیگرم و سرترالین ۱۰۰ میلیگرم مصرف میکنم. از همون اوایل مغزم خیلی درگیره و اصطلاحا racing thoughts دارم و نمیتونم جلوی فکر کردنم رو بگیرم. کاش دکمه ای داشت مغزم ک بتونم یکم خاموشش کنم یا سرعتشو کم کنم.
البته از نظر خلق و خو و نظر دیگران در مورد رفتارم، بینهایت فرق کردم و از یک آدم منزوی ب یک آدم اجتماعی تبدیل شدم و خانواده و … حتی خودم، راضی هستم از شرایط روحی روانی خودم.
یک فایل صوتی رو نمیتونم تا آخر گوش بدم. ب خودم میگم الان فایل صوتی رو میزارم و تمام سه دقیقه رو گوش میدم ببینم چی میگه. اما هنوز ب وسطش نرسیده مغزم میره جای دیگه. حتی اگه صد بار دیگه هم با تمام دقت و تمرکز گوش بدم، نمیتونم تا آخر گوش بدم یک فایل سه دقیقه ای رو.
پاهامم خیلی تکون میدم. اجتمالا برم پیش دکترم، یه قرص دیگه اضافه کنه. لاموتریژین یا لیتیم یا سدیم والپروات یا کلوزاپین یا الانزاپین میده.
خیلی بد شنیدم از لیتیم. بنظر شما اگه خواستن لیتیم بدن، بهشون بگم نه؟
با تشکر از اینکه وقت میزارین ب حرفها و مشکلات و سوالای امثال من جواب میدین.
یادم رفت.وقتی صحبت میکنم، خیلی صحبت میکنم.
شما که نمیتونی رو نظر متخصص نظر بدی
بزار اونا تشخیص بدن و درمانت کنند
سلام خسته نباشید
من به دلیل اضطراب و وسواس و افسردگی خفیف دارو میخورم روان درمانی هم دارم میشم
الان میخوام از نوروفیدبک هم استفاده کنم نظر شما چیست؟آیا کمک کننده است؟
سپاس
افرین
سلام جناب دکتر من مبتلا به افسردگی هستم قبلا فلوکستین مصرف میکردم الان چند روزه دارم سرترالین مصرف میکنم یه دو روز ۲۵ خوردم عادی بودم اما بعد از دو روز ۵۰ خوردم حالت تهوع و سردرد گرفتم. چیکار کنم باید ادامه بدم
مسکن و ضد تهوع بخورید
سلام ، دکتر جان ضمن تشکر از سایت مفیدتان،من یه جوان ۳۵ساله هستم مدتی است گرفتار بیماری افسردگی شده ام،ب روانپزشک مراجعه کردم وداروهای زیادی هم مصرف کرده ام،ولی متاسفانه جوابی نگرفتم،خواهش میکنم کمکم کنید احساس میکنم ب انتهای خط رسیدم،الآن افسردگی ام خیلی خیلی شدیده،لیست داروهایی ک تا حالا مصرف کردم شامل،لورازپام۲میلی-لیتیوم کربنات۳۰۰-دوکسپین-تری فلوئوپرازین-الانزاپین۵-والپروات سدیم-آمی تریپتیلین ۵۰-سلژیلین ۵-ترازودن،هستند،وداروهایی ک در حال حاضر مصرف میکنم،لورازپام۲میلی-لیتیوم- سلژیلین ۵-کپسول ویرالس۱۰۰(آمانتادین)هستند،تو رو خدا کمکم کنید دیگ خسته شده ام،در جایی هم ک زندگی میکنم دسترسی ب دکترای آنچنانی مقدور نیست،پیش این دکتر ک میرم دوباره همون داروهای قبلی رو بهم تجویز میکنه،لطفا راهنمای کنید،متشکرم،از سیستان و بلوچستان
خب احتمالا تشخیص دکترها فقط افسردگی خالی نیست
داروهای زیادی هست مثل سروتونینی ها و غیره