–
آیا داروی اعصاب اعتیادآور است؟ باورهای اشتباه، واقعیت علمی
معمولاً وقتی به افراد توصیه میکنیم برای درمان مشکلات روحی یا روانی و دریافت دارو به روانپزشک مراجعه کنند، بسیاری از آنها به دلیل ترسها و باورهای نادرست، سالها این تصمیم را به تعویق میاندازند. این تردید و مقاومت باعث میشود وقتی بالاخره به پزشک مراجعه میکنند، بیماری در ذهن و روانشان عمیقتر و ریشهدارتر شده باشد.
در طی سالهای فعالیت حرفهای، بارها دیدهام بیمارانی که باید ۵ یا حتی ۱۰ سال زودتر به روانپزشک مراجعه میکردند، بهجای آن با توصیههای اشتباه اطرافیان، خوددرمانی، یا مراجعه به افراد غیرمتخصص (مثل دعانویسان یا مدعیان درمانهای انرژیدرمانی و ماورایی)، وقت، انرژی و پول خود را تلف کردهاند و در نهایت به نقطه ناامیدی و فرسودگی رسیدهاند
–
–
یکی از اصلیترین دغدغههای این افراد که بخشی از آن واقعی و بخش بزرگترش سوءتفاهم است، این است:
«اگر داروی اعصاب مصرف کنم، برای همیشه به آن وابسته میشوم.»
این تصور، ناشی از برداشت اشتباه درباره ماهیت و عملکرد داروهای روانپزشکی است. بسیاری فکر میکنند هر داروی روانپزشکی مثل مواد مخدر یا الکل، باعث وابستگی شدید و اعتیاد میشود، در حالی که واقعیت علمی چنین نیست.
داروها از نظر وابستگی به دو گروه تقسیم میشوند
۱️⃣ داروهای تسکیندهنده (مسکنهای روان)
این داروها اثر آرامبخشی سریع دارند و بلافاصله پس از مصرف، احساس آرامش یا خوابآلودگی ایجاد میکنند. مثال مشهور آنها گروه «پامها» هستند مثل دیازپام، لورازپام، کلونازپام و آلپرازولام (زاناکس). این داروها اگر بدون نظارت پزشک و در دوره طولانی مصرف شوند، واقعاً اعتیادآور و وابستهکنندهاند.
این گروه، در درمانهای کوتاهمدت یا شرایط خاص و بحران، با دوز و مدت مشخص، تجویز میشوند. اما مشکل از آنجا شروع میشود که افراد خودسرانه و طولانیمدت مصرف میکنند و بعد به وابستگی شدید دچار میشوند.
۲️⃣ داروهای درمانکننده (Disease-modifying)
این داروها برای اثرگذاری، نیاز به مصرف منظم و مداوم دستکم دو تا چهار هفته دارند. هدف این گروه، تغییر فرآیند شیمیایی و مدارهای عصبی مغز بهصورت پایدار است، نه فقط ایجاد تسکین فوری. مثال شناختهشده: فلوکستین (Prozac)، سرترالین، سیتالوپرام، ونلافاکسین و … .
این داروها اعتیادآور نیستند، یعنی با مصرف طولانی، بدن یا روان شما به آنها وابسته نمیشود به شکلی که مثل مواد مخدر ترک آنها باعث craving شدید یا ولع غیرقابل کنترل شود. البته توقف ناگهانی برخی از این داروها ممکن است علائم بازگشتی یا سندرم قطع ایجاد کند، ولی این «نشانهی اعتیاد» نیست، بلکه نشانهی نیاز به توقف تدریجی و زیر نظر پزشک است.
یک سوءتفاهم رایج
بسیاری از مردم از ترس داروهای «اعصاب»، حاضر نمیشوند به روانپزشک مراجعه کنند. در حالی که همان افراد، بدون اطلاع، داروهای اعتیادآور مثل دیازپام، ترامادول، زاناکس یا حتی مواد گیاهی با اثر آرامبخش را خودسرانه مصرف میکنند و به آنها وابسته میشوند.
طنز ماجرا اینجاست:
این افراد دقیقاً از همان چیزی میترسند که خودشان در حال انجام آن هستند!
در مطب بارها بیمارانی داشتهام که پس از چند سال مصرف خودسرانه زاناکس یا ترامادول، به شدت به آن وابسته شدهاند و حالا از ما میخواهند کمک کنیم تا این وابستگی را ترک کنند.
– یعنی آنها واهمه دارند که پزشک به آنها داروی اعتیاد آور بدهد در حالی که خودشان خودسرانه و ناغافل در حال مصرف داروی معتاد کننده هستند و باز جالبتر(و البته تاسف آور تر) اینکه بخشی از مراجعین ِ ما روانپزشکها، کسانی هستند که به مصرف دارویی مانند زاناکس یا آلپرازولام وابسته شده اند و حالا بعد از گذشت دو تا پنج سال که از مصرف آنها گذشته است از ما تقاضا دارند که این وابستگی را از آنها بگیریم.
-برای رفع نگرانی ِ مراجعین باید شفاف و واضح بیان کنم که:اغلب روانپزشکان در نسخه ی درمانی خود به تجویز داروهای درمان کننده و نه فقط تسکین دهنده می پردازند چون آنها به این مطلب اِشراف دارند که تجویز داروی صِرفا مُسکّن، موجبات وابستگی بیمار به آن داروها را فراهم می آورد.بنده حتی بارها مشاهده کرده ام که بیمار ِ من با اصرار و التماس تقاضا دارد که برای او دارویی مانند آلپرازولام یا زاناکس نسخه نمایم ولی بخاطر قبول نکردن ِ خواسته ی او،با قهر و عصبانیت مطب بنده را ترک کرده است.
-اما از گروه داروهای درمان کننده ی روانپزشکی می توان به این موارد اشاره نمود :
-داروهای ضد افسردگی که این داروها ماده ای به نام سروتونین را در مغز افزایش می دهند.
افزایش ماده ی سروتونین در مغز منجر به افزایش میزان شادی و سر زندگی و آرامش ذهنی و کاهش افسردگی و اضطراب می گردد.
-داروهای ضد پرخاشگری که شامل دارویی مانند قرص دپاکین می باشد که کارکرد این دارو، تثبیت و به تعادل رساندن خلق و خوی افراد می باشد و از انجام رفتارهای ناگهانی و تکانه ای که در آن فرد ابتدا رفتار نامناسبی را از خود نشان می دهد و بعدا به چرایی و چگونگی این رفتار پیش بینی نشده می پردازد و از آن نادم و پشیمان می گردد ، جلوگیری می کند.
آیا مصرف این داروها مادامالعمر است؟
خیر! مدت مصرف بستگی به شدت، نوع بیماری، دفعات عود، و وضعیت کلی بیمار دارد. گاهی پس از شش تا دوازده ماه، دارو به تدریج کاهش مییابد. در برخی اختلالات شدید (مثل اختلال دوقطبی یا اسکیزوفرنی)، ممکن است نیاز به مصرف طولانیمدت باشد. تصمیم نهایی همیشه با روانپزشک و با مشارکت خود بیمار گرفته میشود.
جمعبندی: حقیقت را از افسانه جدا کنیم
اغلب داروهای اصلی روانپزشکی، اعتیادآور نیستند.
وابستگی روانی یا جسمی به دارو، فقط در مصرف خودسرانه داروهای آرامبخش و تسکیندهنده دیده میشود.
مراجعه زودهنگام و درمان علمی، شما را از افتادن در دام افسردگی مزمن یا اضطراب شدید نجات میدهد.
تغییر خلق و حال روان، مثل درمان فشار خون یا دیابت، نیاز به زمان و پایبندی دارد، نه معجزهی فوری.
توصیه پایانی
لطفاً اگر فکر میکنید نیاز به دارو یا مشاوره دارید، از قضاوتهای غلط و توصیههای غیرعلمی اطرافیان پرهیز کنید. به یک روانپزشک یا روانشناس مورد اعتماد مراجعه کنید و از مسیر درست درمان، بدون ترس و شرم، حمایت بگیرید.
-نویسنده: دکتر پرویز علی وردی (روانپزشک)
-تلفن وقت دهی ۸۸۵۵۶۹۴۶( از مشاوره یا پاسخ از طریق تلفن معذوریم)
درود. دکتر من مکمل گابا رو ازداروخانه تهیه و مصرف کردم چند روز. تا حدودی اضطراب را کاهش داد. سوالم این است که نکند این مکمل گابا همان ترکیبات کپسول گاباپنتین یا پرگابالین را داشته باشد و عوارض آنها هم مثل کاهش میل جنسی را داشته باشد؟ آیا این مکمل مثل همان داروهاست؟
خیر مکملها نقش درمانی ندارند
مرسی ازپاسخ شما. برای اختلال اضطراب متتشر چه دارویی تجویز میشه یا تست میشه؟ من همینجوری بیخودی وقتی یه جا نشستم افکار مزاحم سراغم میاد و بهم شوک استرس وارد میشه.نمیتونم توضیحش بدم چجوریه ولی شاید گفت بشه شبیه زمانیه که یهو کسی شمارو می ترسونه و وسط شکم چنگ میخوره و آدرنالین ترشح میشه و و بعد بی حالی میاد سراغ آدم
داروهای سروتونینی معمولا
من سه سالی میشه که افسردگی و اضطراب دارم و همش احساس بغض در گلو و احساس دلشکستگی دارم جوری که مدام گریبانگیرمه و ولم نمیکنه صدای قلبم تو گوشام می شنوم احساس ضعف و بی حالی و بعضی وقتا حال به هم خوردگی و بی انگیزگی دارم همش و از هیچی لذت نمی برم . دکتر هم رفتم دارو داد ولی بی تاثیر بود البته نمیدونم اسم داروها چیه آیا به دارو نیاز دارم ؟ اگه نیازه با چه دارویی باید شروع کنم به درمان ؟ و به چه مدت ؟ اسم دارو رو بگین شاید توی داروهایی که بهم دادن باشه چون خیلی اذیتم
درمان با دستگاه tms و تجویز داروهای یک رده قویتر و مشاوره مفیده براتون
بنده نمیتونم دارو و دوز براتون تعیین کنم.خودتون مراجعه کنید
من ونلافاکسین رو برای کاهش افسردگی و اضطراب مدتیه جایگزین کلونازپام کرده ام ،حدود بیست روزه، ولی با این حال همش حالت تهوع و اضطراب منتشر شونده دارم، راهکار چیست؟
در شرایط معمولی ونلافاکسین از هر سه نفر به یک نفر میسازه
انتخاب خوبی نبوده برای جایگزینی کلونازپام
خسته نباشید. دکتر دارویی هست که برای مواقعی که مقطعی با استرس و ناراحتی مواجه می شوم بتوان مصرف کرد. مثلا استرس امتحان. یا استرس سخنرانی. غم شکست عشقی. شکست مسابقه . رد شدن در ازمون های مهم.و….. در واقع برای اعصاب خوردی های مقطعی روزانه و نه مزمن چه داروهایی مناسب است؟ با سپاس
کلردیازپوکساید
با سلام. من برای درد ناشی از استرس بدنی (علائم شبیه فیبرومیالژیا) روزی یک استامینوفن ۳۲۵ مصرف می کنم همراه با یک چهارم آلپرازولام و نتیجه خوبی هم داده. آیا مشکلی ندارد مصرف این دو با هم؟
تحقیق کنید که ایا روزی یکعدد استامینوفن در دراز مدت ضرری داره یا نه
با سلام. آیا مصرف مکمل هایی مثل تریپتوفان ، گابا ، تریمولس، ژریویتون و … برای کنترل استرس و افسردگی مفید هستند؟
ما که تاثیر واضح ندیدیم ولی شما تست کنید و نتیجشو به ما بگید
سلام یه سوال
من احساس استرس و اضطراب دارم. وقتی بهم استرس دست میده توی دلم یا قلبم یا نمیدونم دقیقا کجای شکمم میشه گفت باشه که انگار چنگ خورده میشه و احساس حرکت در اون قسمت میکنم و شوک استرسی بهم وارد میشه و انگار یه چیزی توی بدنم منتشر میشه. این کدوم قسمته که اینجوری چنگ خورده میشه و استرس بهم دست میده؟ معده است؟ قلبه؟ روده است؟ کلیه است؟ خودم میتونم بگم وسط شکممه. ممنون از پاسخ شما.
اختلال اضطراب منتشر دارید
و نیاز به درمان دارویی دارید
فاصله نبوغ و جنون یک تار موست.
دکتر توضیح بدهید.
چرا میگویند اشخاصی که زیاد میدانند به جنون نزدیکترند؟
این فقط یک حرف مصطلحه و معلوم نیست درست هم باشه
بالفرض اگر درست باشه میشه گفت
افرادی که شهود بالا دارند
سطح حساسیت بالا و رنجش بالاتری دارند و لذا وسواس فکری و اضطراب و افسردگی رو تجربه میکنند که اینها معادل جنون نیست و فقط رنجشهای روحیست
با هر بدبختی بود کلونازپام رو قطع کردم. والان به مدت یک ماهه که روزی یک یا نصف پوکساید و بعضی وقتا یه پرفنازین مصرف می کنم.
ولی بی میلی جنسی و مشکل نعوظ برطرف نشده. آیا رفع این مشکل زمانبر هست؟ چه اقدامی باید بکنم؟
بله ولی با مصرف مکمل ها این روند رو تسریع کنید
از یک داروخانه مطمئن و از یک متخصص طب سنتی حاذق هردو کمک بگیرید
باسلام و وقت بخیر در بسیاری از موارد بیمار شرح حال درستی از خود نمیتواند بیان کند ، مثلا در بیان حالات کلی خویش گاها تمرکزی ندارد آیا دکتر روانپزشک میتواند با شرح حال اندک بیمار از وضعیت روحیش میتونه به تشخیص جامعی برسه ، که بیمارش مثلا در حد تجویز گروه بنزو… و یا سروتونینی و یا … چه دارویی میتونه باشه
اهمیت تجربه در همین جا مطرح میشه
درود اقای دکتر ، سوال بنده اینه داروی داپوکستین ۶۰ که برای بهبود رابطه جنسی مصرف میشه،و بازدارنده هورمون سروتونین هست ،آیا اعتیاد آوره،و در آزمایش اعتیاد مشخص میشه؟ممنون میشم اگه جواب بنده رو بدید
بله در آزمایشها تا دو سه هفته حداکثر
نمایان میشه
روزبخیر اقای دکتر. در مورد داشتن اضطراب آیا علت فقط مشکلات مغزی است یا مشکل مثلا غدد فوق کلیوی هم میتونه عامل اضطراب باشه؟ مثلا فرض کنید شخصی به علت مشکل در غدد کلیوی خود دچار اضطراب و افسردگی شده و به روانپزشک مراجعه می کند ولی پزشک داروهای مغز و اعصاب به او بدهد در حالیکه مشکل مغز و اعصاب ندارد و مشکل غدد کلیوی دارد. این موضوع رو چجوری میشه تشخیص داد؟
۹۹ درصد موارد ریشه اضطراب در همون مغزه.شاید یک درصد ناشی از سندرومهایی مثل غده فوق کلیه باشه.در هر دو صورت برای کاهش اضطراب همین داروهای مغز و روان تجویز میشه.تا اینکه اون بیماری زمینه ای هم کم کم تشخیص داده بشه.درمان اضطراب بهر حال و در هر دو صورت با همین ارامبخشها و داروهای سروتونینی است
با سلام وقتتون بخیر کلونازپم ۱ میلی را با چه تعداد پوکساید۱۰ می توان جایگزین کرد؟ برای قطع تدریجی کلونازپام میخوام جایگزین کنم.
حدودا ۵
روز بخیر. من برای اضطراب و افسردگی کلونازپام و گاباپنتین مصرف می کنم. ولی میل جنسی و نعوظ کاملا از بین رفته.
این مشکل از عوارض کلونازپامه یا گاباپنتین؟
آیا مصرف همزمان بوپروپیون با آنها میتونه تاثیر مثبت داشته باشه؟ تداخل ندارند؟
بله با احتیاط و فقط زیر نظر پزشک
با دوتا صفحه اینترنتی خوندن توهم پزشک بودن بهتون دست نده
خطر سقوط
ضربه مغزی
تشنج
افزایش فشار خون وجود داره
بدن خودتونو دستکاری نکنید